چکیده:
این مقاله پس از بیان تعاریف و مفاهیم«اقتصاد غیر رسمی»و لزوم افزایش میزان شناخت از آن،به بررسی ارتباط آن با فرهنگ و آثار فرهنگی گسترش اقتصاد غیر رسمی میپردازد.گسترش اقتصادی غیر رسمی از طریق گسترش هنجارهای غیر رسمی جامعه و ایجاد بستر مناسب گسترش فساد،جرم و بزه،قادر است فرهنگ جامعه را دست خوش تغییر قرار دهد.در این پژوهش موقعیت اقتصاد غیر رسمی و وضعیت فرهنگی جامعه ایران مورد بررسی قرار میگیرد.نتایج تحقیق نشان میدهند اقتصاد غیر رسمی در ایران در حال افزایش است و به دنبال آن هنجارهای غیر رسمی، قانونگریزی و نابسامانیهای فرهنگی در حال افزایش هستند و قواعد بازی در جامعه ودر حوزه اقتصاد در حال تغییرند.دولت نقش زیادی در گسترش اقتصاد غیر رسمی و تبعات فرهنگی آن دارد و در صورت ادامه روند گسترش اقتصاد غیر رسمی،مدیریت فرهنگی و سیاستگذاری فرهنگی در کشور نیازمند هزینههای بیشتری است.
خلاصه ماشینی:
"این سیاستهای نظمدهنده که آثار سیستماتیک و بلندمدتی بر روند فعالیتهای اقتصادی جامعه بر جای میگذارند شامل کلیه دخالتهای دولتی، قراردادهای اجتماعی و مقررات صنعتی که آزادی عمل خانوارها را در بازار تحت تأثیر قرار میدهند و کنترل دولت بر شرکتها و کارخانههایی که واگذاری آنها به بخش خصوصی با اهداف بلند مدت اقتصادی دولت مغایرت دارد (مثلا در بخش تولید کالاهای عمومی)، میگردد.
4-پیوند اقتصاد و فرهنگ اگر تعریف گستردهای که از فرهنگ ارائه کردیم بپذیریم-اینکه فرهنگ را امری معمولی بدانیم که مردم براساس آن تفکر میکنند و در نهایت براساس آن عمل میکنند،و شامل ارزشها هنجارها و الگوی ارتباطات میباشد-در این صورت دشوار نیست که بگوییم بر نحوه فکر و عمل افراد در گروه تأثیر میگذارد،و همچنین تأثیر مهمی بر نحوه رفتار گروه به عنوان یک کل دارد.
حال برخی از پیامدهای فرهنگی و اجتماعی گسترش بخشهای مدنظر اقتصاد زیرزمینی را برمیشماریم: الف-تضعیف فرهنگ قبح اجتماعی ارتکاب فساد و روشهای غیررسمی: با توجه به نهادینه شدن هنجارهای غیررسمی و کارآمدتر بودن این هنجارها نسبت به هنجارهای رسمی،افراد جامعه به سمت استفاده بیشتر از روشهای غیررسمی در فعالیتهای خود روی میآورند.
دولت،خود به عنوان نهادی که نقش مهمی در گسترش اقتصاد غیررسمی کشور داشته است،با گسترش مکرر اندازه دولت و تشدید کنترل دولتی بر فعالیتهای اقتصادی،سهم زیادی در گسترش استفاده افراد از روشهای غیررسمی و شیوع هنجارهای غیررسمی و قانونگریزی در جامعه داشته و به نوعی به سطح جامعهپذیری خود در بین افراد جامعه صدمهزده است."