چکیده:
4)حقوق شهروندی غیر خودیها؛ 5)تفاوت نحوهی رویارویی حکومت و جناحهای سیاسی با مسألهی خودی و غیر خودی. تحقیق پیشرو ازدو بخش اصلی تشکیل شده است؛بخش اول پس از ذکر نکاتی مقدماتی،در حوزهی مورد بحث،به مبانی دینی تفکیک و مرزبندی روشن میان دوست و بیگانه میپردازد،و بخش دوم به تبیین و دستهبندی سخنان متنوعی اختصاص دارد که رهبر معظم انقلاب،در خصوص موضوع «خودی و غیر خودی»در نشستها و دیدارهای مختلف اظهار نمودهاند.در یک دستهبندی،فرمایشات رهبری،در پنج فصل تنظیم شده است: 1)اهمیت مرزبندی خودی و غیر خودی؛ 2)ملاکهای خودی و غیر خودی بودن؛ 3)خودیهای غافل؛
خلاصه ماشینی:
"4)حقوق شهروندی غیر خودیها برخی،از فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص خودی و غیر خودی و خودیهای غافل و مخالفان نظام چنین استنباط نمودهاند که غیر خودیها و مخالفان داخلی نظام اسلامی از حقوق اسنانی خود محرومند و باید با همهی آنها به عنوان دشمن برخورد خصمانهی عملی داشت،در صورتی که رهبر معظم انقلاب مکرر سه نکته را بیان فرمودهاند: 1)مخاطب تعبیر خودی و غیر خودی عموم مردم نیستند؛بلکه فعالان و تأثیرگذاران در عرصهی سیاسی کشور هستند.
نتیجهگیری از مجموع مبحث مطرح شده میتوان نتایج زیر را به دست آورد: 1)اصل موضوع مرزبندی میان دوست و بیگانه و خودی و غیر خودی بر اساس ادلهی درون دینی و با مراجعه به آیات متعدد قرآنی و بررسی سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سیرهی معصومین علیهم السلام امری روشن است،لکن باید حدود و ثغور آن مورد بحث قرار گیرد و دست کم پاسخ سؤالات ذیل مشخص شود: الف-ملاکهای خودی و غیر خودی بودن چیست؟ ب-نحوهی برخورد و رویارویی با غیر ودیها در طبقات مختلف سیاسی و اجتماعی چگونه است؟ ج-چارچوب حقوق شهروندی غیر خودیهای درون نظام چیست؟ 2)با توجه و رجوع به فرمایشات متعدد رهبر معظم انقلاب،امروز مرزبندی روشن و بدون ابهام میان خودی و غیر خودی از ضروریات است و کمرنگ شدن مرزهای میان خودی و غیر خودی میتواند صدمات و لطمات جدی و جبرانناپذیری به ارکان نظام وارد آورد."