چکیده:
نتایج جنگ 33 روزه نشان داد که حزب الله با ایستادگی و مقاومت به پیروزی بزرگی در ابعاد ملی، منطقه ای و بین المللی دست یافت.در ابعاد ملی، حزب الله پس از پیروزی بزرگ سال 2000 که رژیم صهیونیستی را ناچار به عقبنشینی غیرمشروط از جنوب لبنان کهرد، این بار نیز پیروزی دیگری به کارنامه خود افزود. هدف اصلی اسرائیل در این جنگ، تکمیل سناریو کودتای سیاسی امریکا در لبنان بود که با دستاویز قرار دادن ترور حریری و تصویب قطعنامه 1559 آغاز شد، ولی به علت زیر بار نرفتن حزب الله برای خلع سالح برهم خورد و همین باعث شد که به یکی از مهمترین اهداف جنگ نیابتی اسرائیل تبدیل شود. اما ناکامی اسرائیل در دستیابی به این هدف، موقعیت حزب الله را در عرصه داخلی لبنان تقویت کرد و با اختلال موازین قوای سیاسی در لبنان به نفع حزب الله، این تشکل پس از جنگ، محور تحرک جدیدی قرار گرفت که هدف آن تغییر نظام سیاسی و وابسته حاکم در این کشور و جایگزین کردن نظامی مستقل و ملی به جای آن است.در ابعاد منطقه ای، اسرائیل پس از پیروزی حزب الله دچار بحران شد. مهمترین مولفه های قدرت سیاسی این نظام از مرزهای امن و مقوله شکست ناپایری ارتش اسرائیل گرفته تا نقش استراتژیک این رژیم در خدمت اهداف قدرتهای سلطه گر جهانی با چالش و تجدید نظر مواجه شده است.
در ابعاد بین المللی، حمایت غرب و رژیمهای وابسته به آن از رژیم صهیونیستی، بر نفرت جوامع اسلامی از امریکا و عوامل آن افزود و حمایت گسترده جوامع اسلامی از حزب الله از ظرفیت عظیم همگرایی اسلامی پرده برداشت. هرچند این حرکت به صورت منفعلانه انجام گرفت، بسیاری از اندیشمندان جهان اسلام را واداشت با تدبیر فعال، این متغیر را مبنای تحول جدی در جهان اسلام قرار دهند.
خلاصه ماشینی:
"هدف اصلی اسرائیل در این جنگ، تکمیل سناریو کودتای سیاسی امریکا در لبنان بود که با دستاویز قرار دادن ترور حریری و تصویب قطعنامه 1559 آغاز شد، ولی به علت زیر بار نرفتن حزبالله برای خلع سلاح برهم خورد و همین باعث شد که به یکی از مهمترین اهداف جنگ نیابتی اسرائیل تبدیل شود.
رژیم صهیونیستی جنگ را با کارشناس مسائل خاورمیانه مجموعه گستردهای از اهداف اعلامشده آغاز کرد که آزادی دو سرباز اسیر نظامی، اشغال منطقه جنوب رود لیطانی، خاموش کردن آتشباری حزبالله، ترور رهبران حزبالله، از بین بردن ساختار نظامی این حزب و اجرای بندهای باقیمانده قطعنامه 1559 شورای امنیت و خلع سلاح نظامی و کامل حزبالله در رأس آنها بوده است.
نبود اراده سیاسی و توان نظامی در دولت لبنان برای مقابله با نقض حاکمیت ملی و دفاع از استقلال این کشور روز به روز منطق مقاومت حزبالله را تأیید میکند و نشان میدهد که مقاومت تنها ابزاری است که لبنان میتواند از رهگذر آن حاکمیت ملیاش را حفظ کند و با دشمن متجاوز صهیونیستی نوعی توازن برقرار سازد و در صورت تجاوز رژیم صهیونیستی، تغییر رفتار را بر او تحمیل کند.
این در حالی است که امریکا و اسرائیل با نیت تغییر وضع موجود منطقه، جنگ را آغاز کردند و خانم رایس در بحبوحه جنگ با صراحت در بیروت اعلام کرد که خاورمیانه پس از جنگ، با گذشته متفاوت خواهد بود و بسیاری از نیروهای فعال منطقهای که امریکا آنها را تروریست میشمارد، دیگر در این منطقه جای نخواهند داشت."