چکیده:
<p dir="RTL">فیرحی در دو جلد اثر خود با عنوان <em>فقه و سیاست در ایران معاصر</em>، سعی میکند رابطۀ دین و سیاست را در دنیای مدرن از زاویۀ فقه سیاسی شیعی و با تکیه بر امکانات این دانش بررسی کند. بهنظر او، امکان آشتی میان فقه سیاسی و زندگی امروز مسلمانان و اقتضائات آن نظیر دموکراسی وجود دارد. او در همین راستا در جلد اول کتاب خود، ابتدا به طرح و ارزیابی عملکرد فقه سیاسی میپردازد و سپس تحولات فقه سیاسی شیعه را از مشروطه بهاین سو پی میگیرد. فیرحی در جلد دوم کتاب، سعی در بررسی تاریخی تحول حکومتداری ایرانی در دورۀ مابعد مشروطه، یعنی از دهۀ بیست تا جمهوری اسلامی، را دارد. او در نهایت سیر حاکم بر پژوهش خود را اینچنین ترسیم میکند: تشریح عبور از فقه مشروطه و رسیدن به فقه حکومت اسلامی در اثر تحولات سیاسی و دگرگونیهای تاریخی در عرصۀ حکومتداری. </p>
خلاصه ماشینی:
بهاین اعتبار است که میتوان او را اندیشمندی مسئلهمحور و حساس به موقعیت فرهنگی و فکری ایران دانست، اما بعد دوم اهمیت کتاب موضوع محوری آن است؛ موضوعی که تاریخ معاصر ایران هماره نسبت به آن حساسیت نشان داده است: موضوع پیوند فقه و قانون، یا بهتعبیری کلیتر آشتی دین بهمثابۀ شاکلۀ سنت با سیاست مدرن و دموکراسی از مقومات مدرنیته و عصر جدید.
از نظر نویسنده باید ارتباط فقه سیاسی را با تاریخ گذشته خود که نظام سلطانی بود قطع و مسائل جدید را تبیین کرد؛ همچنین بهنظر او، تاریخ رابطۀ میان مذهب و سیاست در کشور ما، همواره از طرف مرجعیت و حوزههای علمیه و دستگاه سیاست و جریانهای سیاسی با گرمی و سردی روبهرو بوده است؛ بنابراین، باید این رابطه بهطور مستمر بازبینی شود.
در این میان، در آغاز عصر نوگرایی سیاسی و مذهبی در ایران دورۀ مشروطه، ارتباط و تداخل و تعارضهای امر سیاسی عصر جدید با جهات شرعی آن در نظام فقهی آن دوره اهمیت بسیاری دارد؛ بنابراین، بهزعم نویسندۀ کتاب، باید نسبت میان فقه و سیاست را در اندیشۀ شیعه تبارشناسی کرد که این امر در فصول بعدی کتاب، در قالب بررسی اندیشههای افرادی نظیر نائینی، محقق میشود.
جلد دوم: فقه و سیاست در ایران معاصر (تحول حکومتداری و فقه حکومت اسلامی) درآمد: فقه و حکومتداری همانطور که فیرحی در نیمۀ نخست این پژوهش تأکید داشت و به آن اشاره شد، فقه مهمترین تولید فکری مسلمانان در حوزۀ دانش عملی است که نظم زندگی آنان را برمیسازد.