چکیده:
با ورود اسام به ایران، زمینه بهره مندی از دستاوردهای فرهنگی و علمی تمدن باستانی ایران برای حکومت اسامی فراهم آمد؛ تا با استفاده از آن به تمدنی شکوهمند دست یابد. در این بین نقش دانشمندان زرتشتی در انتقال دانش و شکل گیری تمدن اسلامی بسیار پررنگ است. آنان در راستای زنده نگه داشتن فرهنگ ایرانی با شکل گیری نهضت ترجمه، خدمات زیادی در زمینه ترجمه آثار از پهلوی به عربی نمودند. همچنین آنها در زمینه شعر، موسیقی، طب، ریاضیات، نجوم و تاریخ؛ دستاوردهای ارزنده ای به
جهان اسلام تقدیم نمودند. این پژوهش سعی خواهد کرد با روش توصیفی- تحلیلی گامی بردارد در جهت شناسایی این دانشمندان و دستاوردهای ایشان را در قرون مختلف پس از اسلام بررسی نماید.
خلاصه ماشینی:
در این بین نقش دانشمندان زرتشتی در انتقال دانش و شکل گیری تمدن اسلامی بسیار پررنگ است.
سقوط ساسانیان در عین نابودی همیشگی امپراطوری ایرانی، زمینهای را مهیا ساخت تا اسلام نوپا، با بهرهگیری از این گنجینة فرهنگی چندهزارساله، به چنان عظمتی دست یابد که ماحصل آن تمدن شکوهمندی است که در تواریخ با نام تمدن اسلامی از آن نام برده میشود.
افزون بر او، اشخاصی چون آبان ابن عبدالحمید با ترجمه کتبی چون سندباد، کارنامه اردشیربابکان، کارنامه انوشیروان، کتاب مزدک و کلیله و دمنه از پهلوی به عربی؛ موبد بهرام پسر مردانشاه با ترجمه خداینامه و هشام بن قاسم اصفهانی با ترجمه تاریخ ایران از پهلوی به عربی، از زرتشتیانی بودند که در شکلگیری نهضت ترجمانی، نقش بسزایی داشتند(شهمردان، 1360: 94-96).
او کتاب «قرابادین» را در قرن سوم هجری تحریر نمود که این اثر، تا قرن شش به عنوان مرجع مهم داروسازی در تمام سرزمینهای اسلامی مورد استفاده قرار میگرفت(جندیشاپوری، 1393: مقدمه ).
نقش دودمانهای زرتشتی در احیای فرهنگ ایرانی در اینجا باید ذکری نیز از برخی دودمانهای بزرگ ایرانی در سدههای نخست اسلامی به میان آورد.
یکی از مشهورترین افراد این خاندان که نقش چشمگیری در انتقال فرهنگ ایرانباستان به دوران اسلامی داشت، آذرفرنبغ پسر فرخزاد بود.
آذرباد امیدان یکی دیگر از اعضای این خاندان است که کتاب «دینکرد» را بازنویسی کرده و مطالبی بر آن افزود و یک زرتشتی دیگر به نام مردانفرخ پسر اورمزد داد نویسنده کتاب «شکندگمانیکویچار» (گزارش گمان شکن) بود(مریبویس،1381: 185- 187 ).