چکیده:
به گواهی تاریخ، چنان انشقاق و جدایی در بین مسلمانان ایجاد کرد که با گذشت قرنها، جامعۀ اسلامی همچنان از آن رنج می برد. شکلگیری این جریان، مصادف با آغاز مظلومیت امام علی(ع) و سایر امامان(ع) و انحراف از نقشۀ راهی بود که پیامبر اسلام(ص) براساس قرآن برای امت خود، طراحی کرده بود. بی شک درک ضعیف و ضعف اعتقادی مردم آن سامان از مفاهیم عمیق و متعالی اسلام، فرصتی برای قدرت طلبان ایجاد کرد تا آنگونه که میخواهند ساختار نظام اسلامی بعد از پیامبر(ص) را پیریزی کنند که در آن جایی برای ثقلین (کتاب الله و عترت) نباشد. آنان با استفاده از ابزار قدرت و سیاست برای رسیدن سریع و آسان به اغراض و اهدافشان بهره بردند و در این راستا با عقلی معیوب و نفسی غالب به استقبال دنیا رفتند. این مقاله سعی دارد تا چگونگی فضای سیاسی جامعه و انحراف از مسیر اسلام اصیل با به وجود آوردن جریان سقیفه، تاثیر آن در شکلگیری حکومت های بعدی و پیامدهای اجتماعی آن را مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"فضای سیاسی حاکم بر جامعه بعد از سقیفه اگر چه مسئلۀ جانشینی امیرالمؤمنین علی(ع) به لحاظ آیات، روایات و مستندات تاریخی در همان صدر اسلام و در زمان حیات پیامبر(ص) امری محرز بوده و پیامبر(ص) در موارد مکرر این امر الهی را به مردم گوشزد میفرمودند، از جمله حدیث یومالدار، حدیث منزلت، حدیث سفینه، حدیث ثقلین و موارد دیگر؛ بالاخص در حدیث غدیر خم که تمامی این روایات از طرف عامه و خاصه نقل شده است، به ویژه حدیث غدیر که در حجة الوداع بیش از صد و بیست هزار نفر که در غدیر خم حضور داشتند به صورت فرد فرد و حتی زنان با نظارت حضرت محمد(ص) و به امر ایشان و بر اساس نزول وحی و امر الهی با حضرت علی به عنوان خلیفه و جانشین پیامبر بیعت نمودند که مستندات آن را علامه امینی در کتاب گرانسنگ خود به نام الغدیر جمعآوری نموده است؛ اما پرسشی که ذهن را مشغول میکند این است که چرا در هنگامۀ سقیفه و پس از آن عامۀ مردم جرأت بیان حقیقت را نداشتند؟ در بررسی چرایی این مسئله و کیفیت فضای سیاسی حاکم بر جامعه، از سقیفه به بعد، آنچه حائز اهمیت است چگونگی اعمال قدرت و ابزارهای اجرایی اعمال قدرت از طرف حاکمان سقیفه و خلفای پس از آن، میتواند این مسئلۀ غامض را روشن نماید."