چکیده:
مذهب در سیاست و پیوند با قدرت در زمره ی مطالعات ژئوپلیتیک به طور عام و ژئوپلیتیک فرهنگی (ژئوکالچر)، به طور خاص قابل بحث و بررسی است. در این مفهوم، ژئوپلیتیک شیعه به معنای قدرت و شدت تاثیر گذاری جامعه شیعه بر تحولات و سیاست های منطقه ای و بین المللی است. مفروضه اصلی پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که راهپیمایی اربعین به عنوان یکی آموزها و عناصر نمادین مذهب شیعه، از چه جایگاهی در وزن ژئوپلیتیکی و منابع قدرتی شیعیان برخوردار است؟ عواملی چند نظیر: موقعیت برتر شیعیان در منطقه، تسلط حداکثری شیعیان بر منابع انرژی خاورمیانه، قابلیت تهدید رژیم صهیونیستی ، قدرت منطقه ای ایران، ماهیت مردم سالاری دولت های شیعی و اجمالا حوادث منطقه، طی این چهار دهه (از انقلاب ایران)، زمینه ی تثبیت قدرت شیعیان در منطقه را فراهم آوردند. هرچند بنیان های قدرتی این ژئوپلیتیک، همواره باعث تصویر سازی هراس از شیعه از جانب دول غربی- عربی، در منطقه بوده و هست؛ ولی واقعیات موجود گویای قدرت ژئوپلیتیکی شیعیان اند. پژوهش حاضر، بهدنبال بازتعریفی از ژئوپلیتیک شیعه هست. مفروضه این است؛ هنگامی درک درستی از ژئوپلیتیک شیعه میسر می شود، که شناخت درستی از ریشه و سرچشمه ی واقعی قدرت شیعه حصول شود. در اینجا، افکار و عقاید و به تعبیری ایدئولوژی شیعی (عاشورا، غدیر، مهدویت و ولایت فقیه و...) همان زیر بنا و قدرت واقعی شیعه است. به تعبیری، در واقع قدرت حقیقی شیعه ناشی از این ارزش ها و باورها ست. یکی از این ارزش ها، که امروزه، تبدیل به نمایش ایمان، اتحاد و اقتدار شیعان در منطقه و جهان شده ، راهپیمایی عظیم اربعین است.
خلاصه ماشینی:
مفروضه اصلی پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که راهپیمایی اربعین به عنوان یکی آموزها و عناصر نمادین مذهب شیعه ، از چه جایگاهی در وزن ژئوپلیتیکی و منابع قدرتی شیعیان برخوردار است ؟ عواملی چند نظیر: موقعیت برتر شیعیان در منطقه ، تسلط حداکثری شیعیان بر منابع انرژی خاورمیانه ، قابلیت تهدید رژیم صهیونیستی ، قدرت منطقه ای ایران، ماهیت مردمسالاری دولت های شیعی و اجمالا حوادث منطقه ، طی این چهار دهه (از انقلاب ایران)، زمینه ی تثبیت قدرت شیعیان در منطقه را فراهم آوردند.
البته باید گفت قبل از ولی نصر؛ "صفرالحولی "، یکی از علمای وهابی عربستان، در سال١٩٩١ و پس از قیام شیعیان جنوب عراق، نسبت به شکل گیری یک قوس رافضی شامل شیعیان افغانستان، پاکستان، ایران، علویهای ترکیه و سوریه و شیعیان لبنان هشدار داده بود و بیان کرد که نگرانی وهابی های عربستان از تشیع ، مسئله ای عقیدتی است ، آنها معتقدند نیروی شیعه می تواند بر شیعیان خلیج فارس، به ویژه شیعیان عربستان، نفوذ کرده و در نتیجه شیعه گری موجب تهدید موقعیت اهل سنت شود (ضرغامی و دیگران، ١٣٩٣: ٢١٠).
این بار، تفاوت در این بود که برای اولین بار در جهان عرب سنی ، یک دولت عربی شیعه شکل می گرفت ؛ این مسئله مورد توجه بسیاری از سیاست گذاران از یک سو، و اندیشمندان از سوی دیگر قرارگرفت ؛ در واقع ، دو ادعا به طور هم زمان مطرح شدند: نخست ، قدرتگیری شیعه در منطقه به شکل گیری یک بلوک شیعی منجرشده است و دوم، این بلوک شیعی ، توسط تهران هدایت خواهدشد (١٦ :٢٠٠٦ ,walker ).