چکیده:
یکی از رویکرهای مهم که می توان در پژوهش های ادبی به آن پرداخت، اثرپذیری و یا به
عبارتی الگوپذیری یک متن از متن دیگر است. امروزه از این نوع پژوهش به رابطه «بینامتنیت»،
«بینامتنی» و یا «التناص» یاد می کنند. این رابطه، عدم خودبسندگی برخی متون رانشان می دهد
که خودآگاه یا ناخودآگاه، از دیگر متون بهره جسته اند. نوشتار پیش رو، به ارتباط بینامتنی دو متن
دینی می پردازد. یکی قرآن کریم که در این نوشتار از آن به «متن پنهان» یاد شده و دیگری
طولانی ترین خطبه نهج البلاغه به نام «قاصعه» است که از آن به «متن موجود» یاد می شود.
نگارندگان بر آن هستند که ژرفای پیوند دو متن قرآن و نهج البلاغه را روشن سازند تا از این
رهگذر، ار تباط ناگسستنی «قرآن ناطق و صامت» بار دیگر جلوه کنند و تجلی نورانیت کلام وحی
در سخنان حضرت امیر مومتان(ع) رخ بنماید. این پژوهش به شیوه توصیفی، تحلیلی و تطبیقی،
رابطه بینامتنیّت قرآن و خطبه قاصعه نهج البلاغه را در واژگان، ساختار، الهام و چهره های نمایشی
بررسی خواهد نمود.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش به شیوۀ توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، رابطۀ بینامتنیت قرآن و خطبۀ قاصعه نهج البلاغه را در واژگان، ساختار، الهام و چهره های نمایشی بررسی خواهد نمود.
ساختمان کلی این پژوهش در چهار بخش اصلی سامان یافته است: ـ بینامتنیت واژگانی ـ بینامتنیت ساختاری (دگرگون شده- بدون دگرگونی) ـ بینامتنیت الهامی ـ بینامتنیت در چهره های نمایشی در هر بخش، نخست متن موجود (نهج البلاغه) ذکر می شود، سپس متن پنهان (قرآن کریم) را آورده، در فرجام به رابطۀ بینامتنی می پردازیم.
نکتۀ قابل توجه این است که در هر دو آیه، استعاذه به خدای متعال از شر وسوسه های شیطانی، متوجه پیامبرش می شود، گویی آن قدر خطر نزدیک و قوی هست که حتی پیامبر معصوم نیز باید «استعاذه» پیدا کند، و شاید از همین جهت باشد که در متن نهج البلاغه، با تعبیر «خطرات الشیطان» به این نوع وسوسه ها اشاره می کند و آدمی را پرهیز می دارد.
مسئلۀ خفض جناح در متن موجود به کار رفته؛ اما ساختار آن دگرگون شده است، به این معنا که در قرآن کریم فعل اخفض در هر دو آیه به صورت امر مفرد مخاطب آمده، ولی در خطبۀ قاصعه فعل به گونۀ جمع مذکر غایب در زمان گذشته آمده (خفضوا) است.
(اندلسی، 1420: 5/171) ملاحظه می شود که در متن موجود، به پیروی از متن پنهان، بر ارادۀ قوی برای انجام تکالیف و دستورهای الهی تأکید شده است، و از عبارات لفظی قرآنی استفاد نشده؛ بلکه خطبۀ قاصعه در قالب محتوا و مضمون، خود را به قرآن کریم پیوند زده است.