چکیده:
غــزل فارســی در گــذر زمــان دورههــای گونــاگونی را پــشت ســر گذاشــته اســت ؛ از دورانـی کـه عمـدتا بـه شـکل تغـزل در سـایة قـصیده رخ مـی نمایانـد،... تـا غـزل سـبک هنـدی، دورهی بازگشت و سرانجام غزل نو که تحت تاثیر شعر نو به وجود آمد. غــزل نــو کــه غــزل پنجــاه ســال اخیــر اســت ، تحــت تــاثیر ســرعت شــگفت انگیــز تغییــرات اجتمــاعی و سیاســی ، و رشــد بــاورنکردنــی علــم و تکنولــوژی، شــکل هــا و درونمایــه هــای فراوانـی راتجربـه کـرده اسـت . یکــی از ایـن درونمایـه هـا کـه بــر ویژگـی هـای زبـانی غـزل اثــر گذاشته است ، پیامدهای اجتماعی و سیاسی انقلاب سال ١٣٥٧ در ایران است . غــزل جنــگ ، قــسمتی از غــزل نــو اســت کــه از نظــر مــضمون بــه جنــگ (اعــم از دفــاع مقدس، پایداری مردم فلسطین ، جنگ در افغانستان و...) و آثار آن می پردازد. یکــی از راههــای شــناخت ویژگــی هــای ســبکی ایــن غــزل، بررســی تــشبیهات بــه کاررفتــه در تعداد قابل قبولی از آثار برجستة آن است . در ایــن مقالــه ضــمن تحلیــل ســاختارهای گونــاگون تــشبیه در غــزل جنــگ و تهیــة آمــار تقریبی آن، به این مساله پرداختـه مـی شـود کـه تـشبیه ، بـه عنـوان ویژگـی سـبکی ایـن نـوع غـزل چه مشخصه هایی دارد. همچنین به گونه هـایی از تـشبیه اشـاره مـی شـود کـه یـا خـاص غـزل معاصـر اسـت و یـا در آثار پیشین هست و در کتب بلاغی به آن اشارة مشخصی نشده است .
خلاصه ماشینی:
ایـن تحقیـق سـعی دارد انـواع تـشبیه بـه کـار رفتـه در غـزل جنـگ را بررسـی کنـد و دریابــد کــه کــدام نــوع تــشبیه در ایــن غــزل کــاربرد بیــشتری دارد و نــسبت هــای آمــاری انواع تشبیه مورد استفاده در این جریان غزل چگونه است .
امــا همــانطــور کــه در نقاشــی معاصــر، گــاهی بــاقی مانــدن اثــر قلــم مــو بــر زیبــایی اثــر مــی افزایــد و مقــصود و حــس هنرمنــد را بهتــر انتقــال مــی دهــد، در غــزل معاصـر هـم گـاهی ، اگـر نگـوییم بیــشتر مواقـع ، بیـان وجـه شـبه و آوردن ادات تـشبیه بــه تأثیرگذاری بیشتر اثر و جلب توجه خواننده منجر می شود: «مشبه به تو سیب سرخ له شده بود که تکه تکه تو را بخش کرد نارنجک» (علی اکبری) و ایــن ، یکــی از شــگردهای اصــلی غــزل معاصــر بــرای تــازه کــردن تــشبیه هــای فرسوده است .
بنــابراین چــون بخــش عمــدة غــزل جنــگ بــه تجلیــل از مقــام ایثــارگران مــی پــردازد، انتظـار، آن اسـت کـه در ایـن گونـة ادبـی بـسامد تـشبیه هـای حـسی بـه عقلـی کـم نباشـد؛ امـا بـرخلاف انتظـار، نـه تنهـا تعـداد ایـن تـشبیه کـم اسـت ؛ بلکـه همـان تعـداد انـدک را هــم بیــشتر در شــعر شــاعران نــامآشــنای دفــاع مقــدس مــی تــوان یافــت ؛ و نــه در غــزل شـاعران کـم کـار و تـازهکـار؛ بـه بیـان دیگـر، در ایـن غـزل نمونـه هـایی همچـون « بردنـد به انجام سرآغازترین را» -که وجه شبه شهادت یک شهید است - فراوان نیست .