چکیده:
اصل آزادی اطلاع رسانی نه تنها به موجب اصاله الاباحه مورد منع شارع نیست، بلکه دلیل بر تایید شارع نیز وجود دارد و حتی در مواردی ضروری است. آزادی اطلاع رسانی از مصادیق بارز آزادی بیان است که در اسناد بینالمللی از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است.
از سوی دیگر حق حریم خصوصی و منع ورود به حیطه خصوصی افراد نیز مورد نظر شارع مقدس می باشد و در دهههای اخیر مورد توجه جدی حقوقدانان بوده است و گرایش عمومی در کشورها, تصویب قوانین مستقل در خصوص حمایت از حریم خصوصی است. حق آزادی اطلاع رسانی رسانه ها و حق حریم خصوصی افراد در مواردی در تقابل با یکدیگر قرار می گیرند. قوانین و مقررات ایران حدود این حقوق را از یکدیگر مشخص نکرده است. بنابراین لازم است رابطه آنها مورد بررسی فقهی و حقوقی قرار گیرد. علاوه بر حریم خصوصی، اشاعه فحشا، نفع و مصلحت عمومی برای سانسور از موارد استثناء اصل آزادی اطلاع رسانی است که در این نوشتار مورد بحث قرار خواهد گرفت.
The principle of freedom of informing not only isn’t prohibited
under “esalatol ebaahah” (principle of being authorize) behalf of the
lawgiver, but there is some reasons that show lawgiver has conceded
them and moreover they are in some conditions necessary. The
freedom of informing is one of the explicit samples of the freedom of
speech that is confirmed in some international documents like the
global declaration of human rights.
In other hand the right of privacy and the prohibition of entrance to
private individuals sphere is adopted by the holly lawgiver and in
recent decades the lawyers have attended too it, moreover the general
trend in all countries is to regulate some independence provisions for
protection of privacy.
The right of freedom of informing for press and the right of privacy
for individuals are in some cases encountered.
In the provisions of the Iran law the boundaries of these rights
aren’t determined. Thus it is necessary to survey their relationship
from the prospect of the law and the jurisprudence.
In addition to privacy, promulgation of the whoredom and public
interest for censorship are some exceptions from the principle of the
freedom of informing that will discuss in this text.
خلاصه ماشینی:
عقل و تجربه بشر او را به این واقعیت انکارناپذیر رهنمون شده است که غیر از اطلاعات خصوصی دیگران ، برخی اخبار و اطلاعات عمومی و دولتی نیز وجود دارد که برای حفظ مصالح اجتماع قابل دسترسی و انتشار نیست.
میدانیم که در حقوق مورد نظر دو طرف «من علیه الحق» و «من له الحق» وجود دارد و بر طرف اول ادای حق طرف دیگر (من له الحق) واجب است، هر چند این حق، حق الناس محض باشد، از این رو شرعاً بر حاکمان و تمام کسانی که متصدی و متکفل اطلاعرسانی هستند و با پذیرش این تعهد، تکلیف عرضة اخبار و اطلاعات را پذیرفتهاند، واجب است که حق شهروندان را ادا کنند و آنچه را از اطلاعات و اخبار که حق ایشان محسوب میشود منتشر نمایند.
(اسماعیلی، 1389، ص 250) نخستین گام برای برقراری ارتباط میان دولت و شهروندان، آگاهی مردم از روند جریان امور و آگاهی از واقعیتهاست؛ یعنی همان چیزی که امروزه از آن به عنوان حق دانستن یاد میکنند؛ طبق آموزههای اسلام مردم باید محرم حاکمیت و آگاه از رویدادها باشند و هیچ اخبار و اطلاعاتی از آنان پنهان داشته نشود ؛ مگر آنچه تخصصا یا تخصیصاً خارج است مانند اخبار و اطلاعات امنیتی و طبقه بندی شده که برای مصلحت بالاتر همان مردم و همچنین همه نظامهای عقلایی به اندازه ضرورت از نشر آن جلوگیری میشود؛ این حق، همگانی است و بدون ادای آن تکلیفی به اطاعت و حمایت از حکومت ندارند.