چکیده:
بههمین ترتیب دانشهای دستهی اول،یعنی دانشهای مخبر،خود به دو بخش تقسیم شدهاند: 1)دانشهایی که اخبار امامان علیهم السلام را به ما میدهند. 2)دانشهایی که خبر صحیح و معتبر را تشخیص میدهند. سپس دانشهایی که عهدهدار هریک از وظایف فوقالذکر هستند،به ترتیب برشمرده شده و روش خاص هریک تبیین میشود.لازم به ذکر است که نقش دانشهایی که به تبیین مسألهی امامت میپردازند،معین نمودن رابطهی متقابل امامت با خدا،انسان،جامعه و جایگاه درست آن در جغرافیای جهان بینی انسانی است.در این مقاله ابتدا میان روششناسی امامت پژوهی(یعنی پژوهشهایی که موضوع آنها امامت است)و روششناسی فهم کلام امام(یعنی پژوهشهایی که موضوع آنها سخن معصوم است)تفکیکی منطقی ترسیم شده است. پس از تبیین تفکیک فوق برای تحلیل روششناسی امامت پژوهی،بهترین طریق،شناخت روش در پرتو دانش،تشخیص داده شده است. در این راستا دانشهایی که به مسألهی امامت میپردازند،به دو دستهی ذیل تقسیم شدهاند: 1)دانش مخبر(اطلاعدهندهی اخبار امامت)؛ 2)دانش مبین(تبیینکنندهی مسألهی امامت).
خلاصه ماشینی:
"برخی از مهمترین سؤالاتی که این مقاله عهدهدار پاسخگویی به آن خواهد بود عبارتند از: 1)انواع روششناسی در حوزههای مربوط به امامت چیست؟ 2)دانشهایی که به مسألهی امامت میپردازند کدامند و روش هریک چیست؟ 3)خود آن دانشها تک روشیاند یا چند روشی؟ 4)امامت،اصالتا مسألهای فقهی است یا کلامی؟ تفکیک روششناسی امامت پژوهی از روششناسی فهم کلام امام تفکیک منطقی مهمی که باید در ابتدا صورت پذیرد،عبارت است از تفکیک روش امامت پژوهی از روش فهم مضمون و محتوای برجای مانده از امام معصوم؛اعم ا ملفوظ و مکتوب.
ابتدا به یکی از رهیافتهای مهم در شناخت روش که عبارت است از«شناخت روش در پرتو دانش» میپردازیم و سپس در همین راستا و دودسته دانشهای مخبر(اطلاعدهندهی اخبار امامت)و دانشهای مبین(تبیینکنندهی مسألهی امامت)را معرفی مینماییم و برای هر دانش با رهیافت«شناخت روش در پرتو دانش»روش خاصی را ذکرنموده در مجموع روششناسی امامت پژوهی را مورد داوری و شناخت روش در پرتو دانش یکی از خلطها و مغالطات رایج در عرصهی مباحث منطقی و روششناختی خلط دانشها و روشهاست.
وانگهی اگر سخن کسانی که استفاده از نقل رادر دانش کلام روشی غیر از روش عقلی و برهانی و در عرض آن ارزیابی میکنند،صادق باشد،باید فلسفه را هم پلی متدیک بدانند،زیرا برهان قیاسی است مؤلف از مقدمات یقینی که قضیهای بالضروره از آن حاصل میآید.
در خصوص دانش عرفان اسلامی نیز باید گفت که عرفان اسلامی،در بعد نظری،از جمله دانشهایی است که به تبیین مسألهی امامت و جایگاه مهم آن در نظام تکامل انسانی،در پرتو نظریهی انسان کامل میپردازد."