چکیده:
پس از اینکه اولین آیات الهی بر پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه وآله) نازل شد. و پس از سه سال تبلیغ نفسگیر توسط حضرتء تنها ۶۰ نفر به دین اسلام گرویدند که از آنها تحت عنوان سابقون در اسلام و نیز مهاجرین، در قرآن کریم، یاد و ستوده شدهاند. اما در میان این ۶۰ نفرء کسانی که در اسلام آوردن، بر دیگران پیشی از جایگاه خاصی نزد پیامبر (صلی الله علیه وآله) و مسالمانانء برخوردار بودند. تا جایی که طرفداران هر کدام از افرادی که منتسب به نخستین مو من هستند، معتقدند او شایستگی جانشینی بلافصل رسول اکرم را دارد. اتفاق علمای شیعه این است که نخستین ایمان آورندهی مرد ، حضرت علی(علیه السلام) و نخستین ایمان آورندهی زن، هم ام المو منین خدیجه کبری (سلام الله علیها) است و تعدادی از مجامع حدیثی. کتابهای تاریخی؛ و علمای اهلسنت هم این مطلب را پذیرفتهاند. تعدادی از اهلسنت هم خلیفه اول جناب ابوبکر را اولین مسلمان میدانند و تعدادی هم پسرخوانده پیامبر را، که البته بخاطر اختصار و محدودیت از بحث دربارهی زید صرف نظر میکنیم. در این مقاله،استدلالهای دو طرف را آورده و به نقد و بررسی آنها میپردازیم. در نهایت به این نتیجه می رسیم که اولین مسلمان و ایمان آورنده به پیامبر (صلی اللّه علیه وآله) بر اساس که غیر حضرت را اولین مومن میدانند. از جهت سند و متن، بررسی کرده و مشکلات عدیدهای در آن یافت شد که میتوانید در این زمینه به متن مقاله مراجعه کنید. موضوع مهم دیگر این است که برفرض اینک بپذیریم اولین مومن حضرت علی (علیهالسلام) بوده است، با توجه به اینکه حضرت در حین ایمان آوردن، کودک غیر بالغ بوده است، آیا این ایمان دارای ارزش و اعتبار میباشد یا خیر؟ که بخش دوم بحث مقاله به پاسخ به این شبهه پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"طبری، تاریخ طبری، 2، 56؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج8، ص17؛ ابن کثیر، السیرة النبویة، ج1، ص430؛ محمدبن یوسف الصالحی الشامی، سبل الهدی فی سیرة خیر العباد، ج2، ص297؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج13، ص226؛ این حدیث به روایت طبری اینگونه آمده است: حدثنی محمد بن عبید المحاربی قال حدثنا سعید بن خثیم عن أسد بن عبد ة البجلی عن یحیی بن عفیف عن عفیف قال جئت فی الجاهلیة إلی مکة فنزلت علی العباس بن عبد المطلب قال فلما طلعت الشمس وحلقت فی السماء وأنا أنظر إلی الکعبة أقبل شاب فرمی ببصره إلی السماء ثم استقبل الکعبة فقام مستقبلها فلم یلبث حتی جاء غلام فقام عن یمینه قال فلم یلبث حتی جاءت امرأة فقامت خلفهما فرکع الشاب فرکع الغلام والمرأة فرفع الشاب فرفع الغلام والمرأة فخر الشاب ساجدا فسجدا معه فقلت یا عباس أمر عظیم فقال أمر عظیم أتدری من هذا فقلت لا قال هذا محمد بن عبد الله بن عبد المطلب بن أخی أتدری من هذا معه قلت لا قال هذا علی بن أبی طالب بن عبد المطلب ابن أخی أتدری من هذه المرأة التی خلفهما قلت لا قال هذه خدیجة بنت خویلد زوجة ابن أخی وهذا حدثنی إن ربک رب السماء أمرهم بهذا الذی تراهم علیه وأیم الله ما أعلم علی ظهر الأرض کلها أحدا علی هذا الدین غیر هؤلاء الثلاثة."