گنجینه معارف

ادیسون و تربیت مادر

ادیسون که به اوج عظمت رسید گفت من از طفولیت دریافتم که مادر چه چیز خوبی است، هنگامی که معلم مرا کودن خواند، او از من دفاع کرد. من جدا تصمیم گرفتم ثابت کنم که او درباره من خطا نیندیشیده است.

منبع : مادر شما را دوست دارم، ص 25 , تعداد بازدید : 4279     تاریخ درج : 1396/09/27    

ادیسون[1] در دوران کودکی، نه تنها استعدادی از خود نشان نمی داد، بلکه فوق العاده کودن هم به نظر می رسید، چون سرش بیش از حد بزرگ بود، اطرافیانش تصور می کردند به اختلال مشاعر دچار است. سؤالات عجیب و غریبی که از اطرافیان خود می کرد این گمان را بیش از پیش در آن ها تقویت می کرد. حتی در مدرسه (وی بیش از سه ماه به مدرسه نرفت) از بس معلم خود را سؤال پیچ می کرد به کودن ملقب گردید، برای همین روزی ادیسون از مدرسه گریان به خانه بازگشت و موضوع را به مادرش گفت.

مادر دست پسرش را گرفت و به سوی مدرسه روان شد و به معلم ادیسون گفت: تو نمی دانی چه می گویی، پسرم عقلش از تو بیشتر است. درد و عیب کار هم همین جا است. من او را به خانه می برم و تعلیم و تربیتش را خودم بر عهده می گیرم و آن گاه به تو نشان می دهم که چه استعدادی در او نهفته است. چنین بود پیشگویی عجیب آن مادر. از آن روز به بعد این مادر فداکار همان طور که قول داده بود تعلیم و تربیت پسرش را بر عهده گرفت.

یکی از دوستان خانواده ادیسون در این باره می نویسد: هنگامی که بعضی اوقات از جلوی در خانه ادیسون می گذشتم، می دیدم خانم ادیسون با پسرش جلوی هشتی نشسته و به او درس می دهد، آن هشتی اتاق درس بود و ادیسون یگانه شاگرد او. حالات و حرکات این پسر مانند مادرش بود. او خیلی مادرش را دوست می داشت، وقتی مادرش سخنی می گفت: او سراپا گوش می شد؛ تو گوئی مادرش دریای دانش است.. . ادیسون بر اثر مساعی مادرش قبل از نه سالگی کتاب های سنگین نویسندگان مشهور جهان را مطالعه می کرد.

این مادر خردمند و با کیاست علاوه بر این ها به او جغرافیا، تاریخ، حساب و اخلاق نیز آموخت. ادیسون بیش از سه ماه به مدرسه نرفت و آن چه در طفولیت آموخته بود، از مادرش داشت. مادر ادیسون یک مربی به تمام معنا بود، زیرا توجهش نه تنها به تعلیم و تربیت بود، بلکه مراقب بود، استعدادهای طبیعی فرزند خود را یافته و آن ها را بپروراند.

ادیسون بعدها که به اوج عظمت رسید گفت من از طفولیت دریافتم که مادر چه چیز خوبی است، هنگامی که معلم مرا کودن خواند، او از من دفاع کرد. من جدا تصمیم گرفتم ثابت کنم که او درباره من خطا نیندیشیده است و و باز وی گفته است:

هیچ گاه اثرات خوب تعلیم و تربیت مادرم را از دست نمی دهم.

اگر او مرا تشویق نمی کرد، شاید مخترع نمی شدم. مادرم عقیده داشت اغلب کسانی که پس از دوره بلوغ بد شده اند، اگر در کودکی نسبت به تعلیم و تربیت آنان توجه بیشتی مبذول می شد، عضو عاطل و باطل جامعه نمی شدند، تجاربی که مادرم در دوره معلمی، اندوخته بود بسیاری از اسرار طبیعت آدمی را به او می آموخت. اگر توجه مادرم نبود، به احتمال قوی منحرف می شدم. ولی ثبات قدم او، نیکی او، نیروهای مؤثری بودند که مرا از انحراف و گمراهی باز داشتند.[2]

پی نوشت ها:

[1] در مورد رمز موفقیت این دانشمند بزرگ نوشته اند که علاوه بر نقش مادرش، استقامت، کار و تلاش و بهره گیرى از فرصت هاى زندگى عامل مؤثرى در پیشرفت وى بوده است. ادیسون مى گوید:« هیچ یک از اختراعات من محصول تصادف نیست. وقتى که کارى را به اعتقاد خودم نتیجه بخش مى دانم آن را تا آخر دنبال مى کنم و تجربه را روى تجربه انجام مى دهم تا کامیاب شوم.»ادیسون براى تکمیل اختراعات خود شب و روز در آزمایشگاه مى ماند. دو روز یا سه روز از آزمایشگاه بیرون نمى آمد و چه بسا غذا خوردن را فراموش مى کرد و به چند نان خشکیده اکتفا مى نمود.

[2] تعالیم آسمانى اسلام، سید محمد صحفى، ص 94.

کلمات کلیدی
اعتماد به نفس  |  ادیسون  |  تربیت مادر  | 
لینک کوتاه :